..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ]..

متن مرتبط با «این وبلاگ عنوان ندارد» در سایت ..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ].. نوشته شده است

عنوان و احساسي براي اين پست وجود ندارد

  • اگر از من بپرسند كه بهترين سال زندگيت چند سالگي بوده؟ ميگم ٢٧ . نه به اين معني كه ٢٧ سالگي شادي و خوشي بوده، اتفاقا دردهاش خيلي زياد بود و حتي عميق تر هم شده ؛ اما منو هوشيار كرد . دلآرام ٢٨ ساله به هيچ وجه اون دلآرام ٢٧ سالگيش نبود ، به ديد جديدتري از زندگي رسيد . و بيشتر پي به بي معني بودن و بي ارزش بودن زندگي بُرد . فهميد كه زندگي صرفا طنزِ تلخِ بي رحمانه اي بيش نيست . چرا كه هميشه آنچه رو كه به دنبالش بودي و هستي و خيلي انتظارش رو كشيدي ، در بدترين زمان ممكن به تو ميده . اما بااين حال نبايد از ٢٧ سالگي ام غمگين باشم ، چون رنجه كه باعث هوشياري ميشه . مخلص كلام اينكه از ٢٧،٨ سالگي ام ممنونم و به ٢٩ سالگي ام خوش امد ميگم .+ باهم بشنويم بخوانید, ...ادامه مطلب

  • عادت هيچ ربطي به فراموشي ندارد :)

  • چند سال پیش يكي از آشنايان به اسم مريم خانم دو فرزند خود را با فاصله ي زماني كم از دست داد . اين خانم زندگی‌ اش كلا به دو قسمت پیش از فوت فرزندان و پس از فوت انها تقسیم کرده بود. يكبار كه من شاهد درد , ...ادامه مطلب

  • من از حالم به این مردم دروغای بدی می گم

  • اینها شیشه خورده اند

  •   گاهی دلت می خواهد از دید بعضی آدم ها پنهان بمانی. آدم هایی که مدام توی زندگیت سرک می کشند و با ژست صمیمیت داشته هایت را می شمرند، احساساتت را خط کشی می کنند، اشتباهاتت را سرزنش می کنند، به چیزهایی که خود ندارند حسادت می کنند، دست می گذارند روی نقطه ضعف هایت و آن را بزرگ و بزرگتر می کنند و هر کاری , ...ادامه مطلب

  • پشیمون نیستن اونایی که به اینا رای دادن که نمایندشون بشن ؟

  •   مایه شرمساری است عربستانی ها را به خاطر ذوق زدگی برای دیدن دختر ترامپ سرزنش کردیم . کلیک , ...ادامه مطلب

  • بودن یا نبودن مسئله این است

  •   میبینی پیاز هم چقدر گران شد؟! نه، کی گفته؟! همین قیمت واقعی اش است، همه عادت کرده اند همه چیز را مفت و آن هم زیاد دم دستشان داشته باشند، مثلا همین پیاز باید گران باشد که همه یکی دوتا بیشتر نخورند و در غذاهایشان نریزند  برای چه باید مُشت مُشت در غذای همه پر از پیاز باشد؟ نصف این پیاز ها هم که میخور, ...ادامه مطلب

  • هر چه گشتیم در این شهر نبود اهلِ دلی که بداند غمِ دلتنگی و تنهاییِ ما

  •   فقط یک بار حس کردم یک نفر درکم کرد.. تازه با ربه کا بهم زده بودم و حالم خیلی بد بود ، توی کافه نشسته بودم که دختر پیشخدمت به من گفت چقدر بهم ریخته ام .. ماجرای دعوای با ربه کا و جدا شدنمان را برایش تعریف کردم .. و او در جواب به من نگفت همه درد دارند ، نگفت باید شرمنده باشم که چنین چیزی اذیتم می کن, ...ادامه مطلب

  • این شروع تازه ، مثل بوی جانماز مادرم عطر خوبی دارد

  •   از روز چهارشنبه که مدرسه را به قصد منزل ترک نمودیم و با یک نت ورکی در اتوبوس هم مسیر شدیم ، مدام فکری به جآن ذهنمان افتاده و ذهن مبارک را قلقلک میدهد . چهارشنبه بعد از اینکه در حالت خواب و بیدار وچرت زدن در اتوبوس ساعت ها با این خانم فک زدیم و قصد داشت من هم نت ورکی شوم که نشدم ، این ایده درذهنم ایجاد شد . قدیمی ها واقعا راست گفتند که : عدو سبب خیر خواهد شد اگر خدا خواهد . که مثالشان هم اکنون مصداق من است ( البت عدو را از خانم نت ورکی فاکتور باید گرفت منتها در مثل جای مناقشه نیست ). بعد از پیاده شدن از اتوبوس باخودم فکر کردم و صحبت ها و نحوه ی کار و فعالیت های این بازاریابی ها رامرور کردم و باخود گفتم  که میتوان الگو برداری کرد منتها بایک روش دیگر . روشی بی دردسر و صد البته خداپسندانه . اما این ایده مان که قصد عملی کردنش را دارم ، باید استارتش صحیح زده شود . چرا که بحث اصلی برسر این قضیه است که باید از جایی شروع کنم که اعتماد وجود داشته باشد . اساس کارم جدای از توکل و کمک خدا با اعتماد کلید میخورد . درمرحله ی اول جذب اعتماد و بعدش ان شاالله مراحل بعدی . احساس میکنم که از دانشگاه شروع, ...ادامه مطلب

  • عنوان ندارد

  •   یک وقت هایی همه چیز مثل روز برایت روشن است اما باورکردنش سخت است . تلخ است اما حقیقت دارد   ,عنوان ندارد,این وبلاگ عنوان ندارد ...ادامه مطلب

  • فقط خدا بدون اینکه به تو نیاز داشته باشد ، دوستت دارد

  •     روزی علامه جعفری سوار تاکسی می‌شوند. در مسیر راه نفس عمیقی میکشن و از ته دل میگن : ای خدای من ! راننده تاکسی با اعتراض میگه : یه جوری میگی ای خدای من که انگار فقط خدای شماست !!!  ایشان در جواب فوراً دو بیت از سعدی می‌خواند : چنان لطف او شامل هر تن است که هر بنده گوید خدای من است چنان کار هرکس به هم ساخته که گویا به غیری نپرداخته   + عشق ازنظرمن یعنی همین . , ...ادامه مطلب

  • این روز ها به " هیچ " مشغولم

  •     چند روز است كه به "هيچ" مشغولم. توضيحِ "يعني چه" اش كه به اين راحتي نيست. توضيح اينكه چرا  از صبح تا شب يك لحظه هم اوقات فراغت پيدا نمي كنم و آخر شب كه نگاه مي كنم كار چندان مفيدي هم در رزومه ي روزانه ام پيدا نمي كنم، سخت است. يعني راستش خودم هم نمي‌دانم. گاهي وقت ها اين طوري مي شود. به تعبيرِ خودم بركت وقتم با من قهر مي كند. سر مي چرخانم و شب مي شود. چشم مي‌بندم و صبح مي شود. و روزها پشت سر هم مي گذرند درحاليكه من سرگرم روزمرگي بوده ام. همين. روزمرگي. بدون مطالعه اي كه در ذهنم حك شود. بدون تصميمي كه ادامه داشته باشد. بدون كار خيري كه ذخيره شده باشد. بدون هيچ ,این روز ها,این روز ها میگذرد,این روز ها اینگونه ام,این روز ها که میگذرد,این روز های متاهلی,این روز ها پر از سکوتم,این روز ها حالم خوب نیست,این روز های من,این روز ها هم میگذرد,این روز ها سخت میگذرد ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها