همه انسان ها، در لحظاتي از زندگيشان، خود را تنها احساس مي كنند. تنهايي زيستن يعني جدا شدن از آنچه بوديم براي رسيدن به آن چه در آينده خواهيم بود . الحق و الانصاف تنهايي عميق ترين واقعيت بشری است. و آرامشي كه در تنهايي هست در هيچ چيز ديگري نميتوان يافت . شايد به همين سبب است كه جز يكبار !!! حرف هاي دل شوریده ام را هميشه بر دفتر نوشتم و علاقه اي به اينكه در مورد حالم و يا آرزوهايم با كسي صحبت كنم ؛ و يا حتی ملاقاتي داشته باشم ، نداشته ام . آخر ميداني حقيقت اين است كه وقتي از سر عادت يا دلتنگي و يا
حتي تنهايي چیزی را میگویی ,بهتر كه آن را به كسي نگويي بلكه بجایش دفتری برداري و او را بنویسي ، یکی دو روز بعد آنچه را که نوشتهای بخوان , و می توانی ببینی که او می توانست چیزی وحشتناک برای گفتن بوده باشد كه جز پشيماني و بد و بيراه گفتن به خود چيزي عايدت ن
ميشود . ضمنا مدتي كه اين كار را انجام دهي ، به این ترتیب به آهستگی استاد خود شده و می دانی چه چیزی گفتنی و چه چیزی نگفتنی و چه كاري نكردي است حتي :) هم اكنون پستم را از همينجا مينويسم :) كه لذت تنهايي بالاي كوه رفتن را با شما تقسيم كنم :) ..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ].....
ادامه مطلبما را در سایت ..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ].. دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : dabeer92-newa بازدید : 121 تاريخ : جمعه 25 شهريور 1401 ساعت: 11:53