یه اصطلاح تو روانشناسی هست به اسم "anhedonia" به حالتی گفته میشه که چیزایی که قبلا شخص رو خوشحال میکرد، دیگه تاثیری تو حالش نداره. در رابطه با خيلي چيز ها من جمله ايام عيد من دچار اين حس شدم . + به عنوان اخرين پست ، توي كامنتا يا لينك ناشناس كه در پست ثابت هست ؛ يك يادگاري ، پيشنهاد ، انتقاد ، سوال و يا بقول مهران مديري چيزي كه بخواي بگي و من توي چند مورد قبلي نگفته باشم رو برام بفرستين :) بخوانید, ...ادامه مطلب
16752 ساعت از زماني كه از ته دل خنديدم؛ گذشته :) كليك لابه لاي ثبت احوالاتم ، ميان تمامِ اين غم ها زيبايي را هم ثبت ميكنم . تا فراموش نكنم كليك ** عكس بدون اديت ، لوكيشن مثل هميشه پشت فرمان و معطل در ترافيك ^_^ بخوانید, ...ادامه مطلب
غم، آدمیزاد را بی حرف می كند . غم باعث ميشود كه آدمي نداند دقیقاً از چه بنویسد و اصلا چرا بنويسد ؟ + حال و هواي غروبِ جمعه ها كليك++ تركيبي از تابستان و پاييز شهرم كليكپ.ن: فيلم مربوط به باران بهاري و درخت انجيرم :) بخوانید, ...ادامه مطلب
هميشه تولد علامتيست پر معنا در سر رسيد تقويم ها ، اين بار اما دليلي شد براي نوشتن اين متن با دستان من براي تشكر و قدرداني ، تشكر از وبلاگ عزيزم كه براي هميشه در دل و خاطرم ماندگار خواهد ماند . بخوانید, ...ادامه مطلب
وقتي شاعرميفرمايد : يه سفر رهايي از دلهره ميخوام ، از طبيعت يه كمي خاطره ميخوام * شنونده بايد فرصت و تعطيلات را غنيمت بشمارد :)صرفا جهت ثبت خاطرات كليك كليك كليك و كليك * اهنگ پنجره سياوش قميشي . با هم بشنويم كليك+ عكس ها بااستفاده از picsart سوكسي , ...ادامه مطلب
يكي از تفريحات و لذت هاي زندگي من تنهايي به بالاترين نقطه ي شهر رفتن كليك و ساعت ها در سكوت خيره به شهر شدن است . گاه آنقدر محو داستان هر يك از چراغ هاي روشن خانه هاي اين شهر ميشوم كليك كه ديگر زمان از دستم خارج ميشود . اما همين لحظات براي من بسيار زيبا و دلنشين هست . به طوري كه اصلا علاقه اي به جايگزين كردن اين تفريح با ساير تفريحات معمول را ندارم . چرا كه روز به روز ديدگاه عميق تري از زندگي را به من هديه ميدهد . بهتر ميفهمم كه چقدر با وجود اين همه بزرگي و عظمت جهان ، ما انسان ها هيچيم و دنيا چقدر عبث و باطل است . درباب همين مطلب و پيرامون عبث بودن وجود ؛ شوپنهاور اشاراتی دارد که صحنه های زندگی همچون تصاویر منقوش برسنگ های سخت و ناهموارند. از نگاه نزدیک اثری برما نمیگذارند و چیز زیبایی در آنها یافت نميشود مگر آنکه قدری دورتر بایستیم . در واقع دست یافتن به آنچه مدتها در آرزویش بسر برده ایم ؛ فقط کشف این حقیقت است که آن چیز چه مایه پوچ و توخالی بوده ! گاهي ماچنان زندگی میکنیم که گویی درانتظار چیزی بهتر هستیم حال آنکه اغلب آرزو میکنیم که ای کاش گذشته بازگردد و برآن حسرت میخوریم. ما به زمان بسان چیزی نظرمیکنیم که باید درگذرد و دراین رهگذر مارا به اهداف و خواسته هايمان برساند . اكثر مردم هنگامیکه به پایان کار میرسند و نظری بر گذشته می افکنند در می یابند که سرتاسر زندگی را چون چیزی گذرازیسته اند و باحيرت مشاهده میکنند که آنچه بی اعتنا از کنارش گذشته اند و لذتی از آن نبرده اند ، همان زندگی شان بوده یعنی همان چیزی که بخاطرش زندگی کرده اند .آه، چه مخلوق حریص, ...ادامه مطلب
متنفرم از روزهايي كه حتي خود نميدانم دردم چيست ؟ شايد هم ديوانه شدم و بقول آر دي لينگ ديوانگي يك سازگاري كاملا عقلاني با يك جهان ديوانه است .و اين يعني من هم در حال سازگاري با دنياي خويشم :) به هر جهت هرچه فكر كردم دليل منطقي را پيدا نكردم و با همين شوريده حالي پشت فرمان نشستم و به سمت شهر مورد علاقه ام رفتم بلكه مقداري از اين حال بد را به حال خوب تبديل كنيم . بار ديگر شهري كه دوست ميداشتم / ميدارم / خواهم داشت :) كليك و كليك پ.ن : سردي دي ماه و زيبايي برف باعث شد كه اين كليپ را اماده كنم . ممنون از مهران ياوري عزيز:) + باهم بشنويم + نوشته شده در جمعه هفدهم دی ۱۴۰۰ ساعت 22:40 توسط دلآرام | بخوانید, ...ادامه مطلب
توی هر خانه همیشه کسی هست که برای خوردن شیرینی وا رفته ته جعبه داوطلب میشود،برای خوردن آن بخش نرم تر موز که نزدیک است خراب بشود، یا برنج هایی که چسبیده به ته قابلمه و سفت شده.این آدم همان است که مو, ...ادامه مطلب
حاج قاسم هم رفت. به حضورش عادت کرده بودیم مثل آن داداش بزرگ معروف دعواهای کودکی مان که هروقت کم می آوردیم از او مایه می گذاشتیم، حاج قاسم هم برگ برنده ي همیشگی بود. هروقت نتانیاهو و ترامپ گنده تر , ...ادامه مطلب
در انتخابات کلمات دقت کنیم ، گاهی یک کلمه ی اشتباهی، نقطه ی پایان یک رابطه است :) و انسان به اين نتيجه ميرسد كه تنهایی، اصلا چیز غمگین کننده و ناشادمانی نبوده و نيست و نخواهد بود :) به همين سادگي :)+ بي مخاطب :), ...ادامه مطلب
يا اصول نقابت را خوب و محکم بچین که هیچ کسی پی به اصلت نبرد ، یا نقابت را بردار تا همه تکلیف خودشان را بدانند :) , ...ادامه مطلب
خودم را قایم می کنم پشت لبخندها. پشت مشغولیت های روزمره. عادی زندگی می کنم. بی سر و صدا رفت و آمد می کنم. خودم را گم می کنم توی بوی قهوه ای که بی دلیل بیدار نگهم دارد. فرار می کنم از خودم. فرار می کن, ...ادامه مطلب
مدتی است به این نتیجه رسیده ام که بسیاری از نرسیدن ها ریشه اش در عدم استمرار , است.عدم استمرار , (ادامه نیافتن - ادامه ندادن) یک ریشه تاریخی در این مملکت دارد و ما که حامل این ژن تاریخی هستیم عادت کرده , ...ادامه مطلب
جلا نمی یابد که ، کِدر می شود روح آدمی در گذار سالها. + :(, ...ادامه مطلب