اين روزهاي من

ساخت وبلاگ

 

خودم را قایم می کنم پشت لبخندها. پشت مشغولیت های روزمره. عادی زندگی می کنم. بی سر و صدا رفت و آمد می کنم. خودم را گم می کنم توی بوی قهوه ای که بی دلیل بیدار نگهم دارد. فرار می کنم از خودم. فرار می کنم ، به همین وبگردی های سرگردان، به خواب. به نوشتن نمی توانم فرار کنم. نوشتن، جایی است که دست آخر به خودم پناه می برم. جایی است که فرارهایم، ترس هایم، نقش بازی کردن هایم، کم آوردن هایم را لو می دهم. اینجا رو راستم با خودم. مجبورم چنین باشم. تمیزم، اما دوش آب گرم می گیرم. برای اینکه حس کنم گرمم و فکر کنم و اشک هايم را از کسی – از جمله خودم- پنهان نکنم. حوصله اي ندارم اما غروب ها از پله ها می آیم پایین و می نشینم کنار مامان که خیال نکند افسرده شده ام و مدام نگران نباشد که چرا از اتاقم بیرون نمی آیم. همراه خواهر کوچیکه  به كلاس ميروم و به درس هايش کمک می کنم. برای اینکه به همه ثابت کنم خوبم. کمتر خبر می خوانم. خبر های کمی بد، حالم را خیلی بد می کنند. خبرهای خیلی بد ... دلم را خوش می کنم به چیزهای خوبی که نمی ترسم از دست بدهم. به مناجات های گاه و بیگاه. به قاب چوبیِ عکس حرمِ امام رضا كه گذاشته ام کنار آینه. دلم را خوش می کنم به گپ و گفت های از راه دور . اين روزها سعی می کنم فکر نکنم. سعی می کنم سخت نگیرم. سعی می کنم فقط بگذرد.

 

 

+ الهام جان وبلاگت باز نميشه برام 

..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ].....
ما را در سایت ..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ].. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dabeer92-newa بازدید : 232 تاريخ : يکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت: 15:54